به گفته دکتر میثم شکری ساز عاقبت افراد خودشیفته زمانی به سمت فروپاشی می رود که توانایی فرد خودشیفته برای حفظ تصویر با شکوه و با اعتماد به نفساش به خطر بیفتد. در نهایت این افراد خشمگین میشوند. این خشم باعث اختلال روابط سالم آنان با دیگران و آسیب به خود یا دیگری منجر خواهد شد. از آنجایی که این رفتار تحت کنترل فرد خودشیفته نیست، از این راه سعی میکند احترام و حس کنترل را دوباره به دست گیرد.
در ادامه این متن می خواهیم با عاقبت افراد خودشیفته، علائم فروپاشی در این افراد و هر آنچه که باید درباره این افراد بدانید، آشنا شویم.
طبق صحبت های دکتر میثم شکری ساز شکست افراد خودشیفته زمانی اتفاق می افتد که یک خودشیفته معتقد باشد، کسی (یا چیزی) توانایی او را برای حفظ نفس متورم سطحی اش، یا به زبان دیگر اعتماد به نفسش را تهدید میکند. افراد مبتلا به اختلال خودشیفتگی (NPD) معمولا برای حفظ تصویر مثبتی که از خودشان دارند، دیگران را تحقیر میکنند یا آنان را کوچک میشمارند. اگر رفتار تحقیر آمیز آنان از طرف دیگران مورد انتقاد قرار گیرد، عزت نفس پایینشان آسیب میبیند. به دنبال این آسیب فرد خودشیفته عکس العملهای شدید از خود نشان داده و به فکر سوءاستفاده از دیگران می افتد.
شکست افراد خودشیفته یک اصطلاح تایید شده روانشناسی نیست و به صورت گسترده مورد مطالعه قرار نگرفته است. با این حال، برخی از محققان دریافتند که عاقبت افراد خودشیفته معمولا با فروپاشی و خلع سلاح خودشان صورت میگیرد. چراکه افراد خودشیفته معمولا از درون بسیار احساس پوچی و تو خالی بودن دارند و برای احساس معتبر بودن، نیاز به تعریف و تمجید دیگران خواهند داشت.
برای مثال اگر همسری آنان را ترک کند یا رئیسی آنها را اخراج کند، باعث شکست افراد خودشیفته و احساس پوچی در این افراد خواهد شد. در این شرایط به جای تامل راجع به اتفاقی که افتاده یا پیدا کردن راه حل، این افراد نسبت به خود یا دیگران هیستریک شده، از موضوع فرار میکنند یا خشمگین خواهند شد.
بر باور دکتر میثم شکری ساز خودشیفتههای آشکار، برون گرا هستند و عزت نفس بالایی دارند. آنها اغلب دچار اعتماد به نفس کاذب و خود مهم بینی هستند. برعکس، خودشیفتههای پنهان یا خودشیفتههای آسیبپذیر، ناامنتر هستند و اغلب از رویارویی اجتناب میکنند.
عاقبت افراد خودشیفته پنهان معمولا به منفعل شدن، پرخاشگر شدن یا استفاده از رفتار خاموش ختم میشود. آنها ممکن است از اظهار نظرهای طعنه آمیز به عنوان سیستم دفاعی استفاده کنند. این افراد به اغفال کردن، گول زدن و متهم کردن دیگران یا خود روی می آورند.
تحقیقات نشان داده است که افراد مبتلا به اختلال خودشیفتگی برای اطمینان از برآورده شدن نیازهایشان و حفظ وجه برترشان، به ویژگیهای خودشیفتگی خود اتکا می کنند. طبق صحبت های دکتر میثم شکری ساز این ویژگیها شامل هر نوع تعریف، تمجید و تحسین است که از دیگران میگیرند. هنگامی که این تعریف و تمجیدها از طرف دیگران کم شود، عاقبت افراد خودشیفته ممکن است با شکست مواجه شود.
فروپاشی خودشیفتگی ممکن است ناشی از تهدیدی برای تصور یک خودشیفته از خود یا دیگران باشد. این تهدیدها ممکن است باعث ناراحتیهای خفیف تا اختلالات شدید روحی در این افراد شود. از همین رو تشخیص اینکه دقیقا چه چیزی میتواند عاقبت افراد خودشیفته را با شکست مواجه کند، دشوار است.
برای مثال، پاسخ ندادن طولانی مدت یک دوست یا دریافت نکردن پاداشهای کاری میتواند یک فرد خودشیفته را تحریک کند یا باعث عصبانیت او شود.
طبق نظر دکتر میثم شکری ساز عاقبت افراد خودشیفته در تمامی موارد شبیه به هم نیست. ممکن است افراد خودشیفته با نفس آسیب دیده خود کنار بیایند و دچار فروپاشی شدید نشوند. با این حال عاقبت افراد خودشیفته ممکن است در یک لحظه و با یک نقطه ضعف کوچک منجر به فروپاشی شود. از همین رو دانستن علائم فروپاشی افراد خودشیفته از اهمیت بالایی برخوردار است تا بتوانید در این موقعیت رفتار صحیح تری داشته باشید.
در ادامه 10 نشانه فروپاشی و عاقبت افراد خودشیفته را بیان خواهیم کرد.
تکانشگری یک علامت بارز افراد خودشیفته است. هنگامی که اعتماد به نفس بیش از حد افراد خودشیفته آسیب ببیند ممکن است توصیهها را نادیده بگیرد. تصمیمات تکانشی خواهد گرفت تا نشان دهد که همیشه حق با او است. رفتارهای تکانشی مثل: رابطه جنسی محافظت نشده، قمار، ولخرجی و… به آنها کمک میکند تا نفس آسیب دیده خود را التیام بخشند.
در اغلب موارد عاقبت افراد خودشیفته به افسردگیهای مزمن یا طولانی مدت ختم خواهد شد. افراد خودشیفته معمولا با مدیریت احساساتشان مشکل پیدا میکنند. از همین رو می توانند دچار افسردگیهای کوتاه مدت و بلند مدت شوند. به خصوص زمانی که نتوانند از پس چالشهایی که به عزت نفسشان آسیب میزند، برآیند. در این مدت تعریف و تمجیدها برای افراد خودشیفته کم خواهد شد که منجر به بدتر شدن وضعیت میشود.
عاقبت افراد خودشیفته که تعریف و تمجیدی از آنها نمی شود، ممکن است منجر به شکستهای عاطفی شود. آنها ممکن است احساس کمبود، آسیب پذیری یا خجالت زدگی کنند. بعد از بروز این احساسات و شکستها فرد خودشیفته ممکن است به خود یا دیگران آسیب برساند تا با این احساسات کنار بیاید.
افراد خودشیفتهای که دچار فروپاشیهای شدید می شوند، اغلب دچار خشم و عصبانیتهای کنترل نشده خواهند شد. در ذهن خودشیفته، عصبانی شدن آسانتر از مقابله با احساسات ناراحت کننده مثل خجالت، طرد شدن یا شرم است.
اعتماد به نفس کاذب در فرد خودشیفته
فرد خودشیفته ممکن است بعد از تمام شدن یک رابطه یا بیرون آمدن از کاری، کمپین افشاگری راه بیندازد. این فرد برای رهای از حس طرد شدن و دوست داشته نشدن، دست به تهدید و بردن آبروی دیگران میزند.
افراد خودشیفته پنهان معمولا پس از طرد شدن و تحقیر شدن به رفتارهای خودآزاری روی می آورند. انجام این کار، فرد خودشیفته توجه و همدردی افراد دیگر را به سمت خود جذب میکند.
اتهام زدن، اضطراب شدید، نقشه کشیدن برای دیگران و قطع ناگهانی ارتباط با دیگران از دیگر علائم فروپاشی یک فرد خودشیفته است.
این مطلب ادامه دارد….